۹ شهریور ۱۳۸۷

هنر نزد ايرانيان است و بس!


هر بار که در يک جشنواره بين المللی شرکت ميکنم به ياد اين شعر فردوسی ميافتم که:هنر نزد ايرانيان است و بس!و همیشه درگیر معنی نادرست این شعر...تا اينکه کنجکاو شدم در مورد منظور اصلی شاعر تحقیق کنم.
اگر فکر کنيم که يک اديب بزرگی مثل فردوسی- که زبان فارسی مديون اوست -منظورش از این شعر اين بوده که" هنر فقط و فقط نزد ايرانيان است" در حق او ظلم کرده ايم.
چون اگر منظور او واقعا اينچنين بوده باشد " ابتدا " به تمام ملّتهای غير ايرانی توهين کرده،"دوّم" اينکه به تمام ايرانيها توهين کرده است،که اينقدر خودخواهند که هنر را فقط و فقط مختص خودشان ميدانند .
حقیقت این است که اين شعر سخن خود فردوسی نيست و از قول بهرام گور در جواب فغفور چين گفته است و... "بس" به معنی "فقط و فقط" نبوده بلکه به معنی " بسيار " است. يعنی به جای "ايرانيان بس و بسيار هنر نزدشان است"، يا "ايرانيان بسی هنر دارند" و يا "و بس هنر نزد ايرانيان است"، واژه ی" و بس"، به پايان رفته است و شده است: هنر نزد ايرانيان است و بس.
احتمالا حرفها و بگومگوهایی بین بهرام گور و طرف چینی رد و بدل شده که بهرام گور به خاطر اینکه کم نیاره این حرف رو زده .
هر چند من حتی اين جمله که " هنر نزد ايرانيان بيشتر از بقيه ملّتها هست" رو هم قبول ندارم.درسته که هنر ايران خيلی غنی هست ولی اين دليل نميشه بگيم از هنر کشورهای ديگه بهتره!چون هنر مثل علم قابل مقايسه نيست.
حسّاسيت من بيشتر به اين خاطر است که خودم دانشجوی هنر در يک دانشگاه خارجی هستم .
امیدورام دوستان عزيز هم برداشت درستی از اين شعر فردوسی داشته باشند.
برای اطلاعات بیشتر سری به این نوشته بزنید.