۱۱ بهمن ۱۳۸۷

پدر فاضل من!

پديده ايی به نام ملی گرايی:
بهتره بگم مرضی اجتماعی به نام ملی گرايی! فرض کنيم که مثلاً ايران ما تاريخ پرشکوهی "داشت" يک کوروشی در اين سرزمين فرمانروايی کرد که خيلی آدم خوبی بود.قدرت داشت و آدم با انصافی بود.تمدن را او پايه گذاری کرد و...
اينها همه درست. سرمايه تاريخی بسيار غنی "ایران باستان" که ما ايرانيهای فعلی وارث آن هستيم.
حالا که چی؟؟!!
با اين سرمايه فرهنگی چيکار بايد کرد؟
ميشه علم توليد کرد؟ نه!
ميشه با اين سرمايه اقتصاد ايران رو درست کرد؟ تا حدی بله ! ولی هيچ کاری نميکنيم که هيچ،روز به روز به خاطر عدم نگهداری ، ميراث فرهنگی داره از بين ميره.
گيرم پدر تو بود فاضل از فضل پدر تو را چه حاصل؟؟
غرور بعضی از ما ايرانيها حتی از خيلی از کشورهای ثروتمند اروپایی هم بيشتره!
يکی از نمونه هاش برتر دانستن ما ايرانيها نسبت به عربها ،افقانها،ترک ها و خيلی از اقليتهای ديگه.
- به خاطر چی؟
- به خاطر اينکه پدر من فاضل بود!!
- تو خودت الان چی داری؟
- کوروش،فرهنگ غنی و...
- میگم شخص تو چی داری؟؟
- دوباره:تخت جمشید، کوروش، خلیج فارس...!!

چه قدر برازنده ما ايرانيها بود که به جای نازيدن بيش از حد به تاريخ غنی مان(پدر فاضل مان) از خودمون ميپرسيديم:
1-در "حال حاضر"ايران چی داره؟
2- من(شخص من) ايرانی چی تو چنته دارم؟

سالها بعد، از ايران امروز به عنوان مقطعی از تاريخ ياد خواهد شد که شامل تاريخ درخشان کوروش و داريوش نخواهد بود.
اين تاريخ فعلی جداگانه بررسی خواهد شد.بله: تو و من.
پس بياييد واقع نگر باشيم و فرهنگ غنی ايران باستان چشم واقع نگر ما را کور نکند.
ايران معاصر را با کشورهای ديگر مقايسه کنيم و بدانيم که عقب هستيم.نه علم داریم نه ثروت نه قدرت!بايد همواره تلاش کنيم و مغرور پدر فا ضل مان نباشيم.

۱۱ نظر:

امیر گفت...

روی موضوع جالبی‌ دست گذاشتی‌. به نظر می‌رسد حتی نفس "فاضل بودن" این پدر نیز جای پرسشگری دارد و اکثر کسانی که بر طبل تعصب این "فضل" میکوبند، کسانی هستند که بیش از آنچه که بر مبنای آنچه که آنچه خوانده اند، (منظور حقایق غیر قابل انکار تاریخی است)، بر مبنای آنچه که شنیده اند قضاوت میکنند.

نمونه کوچکی از بعضی‌ از واقعیاتی را میتوان در اینجا خواند که جای افتخار و فضل فروشی ندارند:

http://www.ghiasabadi.com/zanesasani.html
آری، ایرنیان باستان در شکل گیری تمدن بشری نقش مهمی داشته اند، اما افتخار کردن ناآگاهانه به مظاهر ملی‌، شاید سرپوشی باشد به احساس حقارت درونی‌ نسبت به عقب ماندگی کنونی. گروهی برای کسب هویت به ارزانترین و ساده‌ترین آن که خود در واقع "هیچ" نقشی‌ در ایجاد آن نداشته اند پناه میبرند: ناسیونالیسم! اگر مظاهر قدرت یک کشور را در مولفه‌های اقتصادی (قدرت تولید)، نظامی (توان جنگاوری با قدرتهای جهانی‌)، سیاسی و اجتمأعی (توان تاثیر گذاری در سیاستمداران و مردم معمولی) و علمی‌ (تولید علم) ببینیم، هر شخص واقع بینی‌ میتواند جایگاه کنونی ایران را در صحنه کنونی جهان حدس بزند. خیلیها برای فرار از این احساس ناخوش آیند به تاریخ (که خود آنرا به درستی‌ نخوانده اند) پناه میبرند.

ناشناس گفت...

سلام آقا تیمور خودمان

وبلاگت را لینک کردم بالاخره!

خوبی؟ امی و امی خوبند؟

ما هم خوبیم! کوزه را هم نمی شکنیم!

ناشناس گفت...

زارعی بودم!

ناشناس گفت...

سلام میخواستم ببیمنم راه افتاد بالاخره که ما بتونیم نظر بدیم!!! آقا ما مخلص شما و عهدو عیال شما و تمام دوستانتون هم هستیم.یکبار دیگه پیشاپیش 29 اسفند(روز ملی شدن صنعت نفت رو) تبریک میکم.

ناشناس گفت...

باسلام

امید وارم همیشه مثل این روزها سرشار از روح زندگی باشید، تبریک صمیمانه ی من رو پذیرا باشید و به خانوم گلتون هم منتقل کنید . پونه

کوزه گفت...

نميدونم کجا رو دستکاری کردم که ميشه از ايران هم حالا نظر داد! خيلی خوشحالم که دوستان جمع اند:-)
امير فکر کنم خيلی از موارد ملی گرايی رو مخصوصاً در ايرانيان مقيم خارج ديده باشی.اين غرور باعث شده که خيلی از ماها ملتهای ديگه رو به سخره بگيريم بدون اينکه نقاط منفی خود رو در نظر داشته باشيم.اميد که روزی برسه که تک تک ما به جای افتخار به گذشته امروزمان رو بسازيم.
وحيد و پونه ! خيلی خوشحالم که بالاخره تونستين توی وبلاگ من بنويسين.
آقا رضا ! خيلی خوش اومدی:-) من هم لينکت ميکنم. امی و اومی هم خوبن و هميشه ذکر خير شما هست. آرزو ميکنن که يه بار ديگه بيان ايران.

امیر گفت...
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.
امیر گفت...

چند سوال : تفاوت (فرهنگی‌، اجتماعی، تاریخی، دینی) ایران-ژاپن (به عنوان مثال) بیشتره یا ایران-افغانستان؟

میزان تفاوت پیشرفتهای اقتصادی، علمی‌ و فن آوری و ... چطور؟

سوال بعدی: آیا جنایتها یا اعمال غیر قانونی که ایرانی‌‌ها (در دههٔ ۹۰ میلادی و ... ) در ژاپن انجام دادن بیشتره یا افغان‌ها در ایران؟ کدام یک با نورم‌های جامعه یی که در آن زندگی‌ میکردند (میزبان) ، نا هنجاری اجتمأعی بیشتری محسوب میشد (و میشود)؟

سوال بعدی: شیوهٔ رفتار و طرز نگرش ایرانیها نسبت به افغان‌ها چطوره؟ اگر ژاپنی‌ها میخواستن با ما به همون نسبتی که (نه به همون شیوه یی که !) ما با افغان‌ها رفتار کردیم (و می‌کنیم) رفتار کنن، باید چگونه رفتار میکردن؟ (حتی لفظ "افغانی" نیز برای بسیاری توهین است. مردم افغانستان, افغان هستند نه افغانی! تصور کنید ملت شما را هم با واحد پولتان "ریالی" یا "تومنی" خطاب میکردند!)

سوال بعدی: شما کدام ملت (ها) رو میشناسین که از (بعضی‌ از) ایرانیها نژاد پرست ترن (طرز رفتار و نگرش ما نسبت به اعراب مثال دیگری است)؟ نام ببرین.

و در نهایت: ما به کوروش افتخار می‌کنیم. آیا اگر کوروش هم زنده بود به ما افتخار میکرد؟

ناشناس گفت...

salam dooste aziz
merci az hozooretoon
dar zemn belakhare ma havaye ham shahriyamoono bayad dashteh bashim dige loool beghool injaeiya

shoganay naa
ochino blogo mite kurete arigatogozaimashta

mada asobini kite ne?
ja ne
sayonara

ناشناس گفت...

www.asrarjavanblog.com

حبیب گفت...

سلام..من در جواب امیر میخوام بگم با حرفهات موافقم .اما با حرفت در مورد فاضل که زدی اصلا موافق نیستم و مخالفم.همینجاست که میگیم خودمون بر سر داده های خودمون میزنیم.مثال..کل دنیا توی هر کتاب .توی هر داستان..هر فیلم ..هرمستند ...هرجنگی ..هر صلحی...هر اتفاقی نام اسکندر رو با بزرگی میبرن..چرا ما این کارو نکنیم.وووو
اینها یه منظر از ایران کنونیه که باید در مورد بحث کرد ..اما موضوع اصلی ایران کنونی و وضعی که داره هست.من معتقدم ایران کنونی بی فرهنگ ترین کشور شاید تو دنیا باشه..حتی توی دانشگاه هاش هم فرهنگی وجود نداره و واقعا متاسفم به عنوان یه فرد ایرانی که تو ایران زندگی میکنه.خجالت میکشم.این کشور های عربی و آسیای هم دیگه از ما ویزا میخوان ..این خیلی حرفه ..چون ایرانی ها گند زدن تو ای کشورها..حرف زیاده ...خدانگهدار