۲۹ آذر ۱۳۸۸

بسته پستی به لهستان



اول اينکه به خاطر وقفه اي که در بروز کردن وبلاگ پيش اومد ببخشيد.رساله نهايی و دفاعيه اين فرصت رو ازم گرفته بود.

يکی از دوستان دانشجو که اهل لهستان بود چند وقت پيش پس از يک سال تحصيل در ژاپن به کشور خودش برگشت .
موقع برگشتن به من سفارش کرد که دو تا کار سراميک دارم که بعدا برام بفرست.اما قبل از فرستادن بهم زنگ زد و گفت که چند تا مدل کوچيک هم دارم اگه پيدا کردی اونها رو هم بذار داخل بسته و بفرست.
من هم دو تا کاسه سراميکی و دو تا مدل کوچيک گلی رو بسته بندی کردم و براش فرستادم.چون خودش هم بهم گفته بود که برای بسته بندی و فرستادن کارها زياد سخت نگير،من هم با پست معمولی و به قيمت 5000 ين براش فرستادم.
پس از ده روز از پست ژاپن و همونجايی که فرستاده بودم به من زنگ زدن و با کلی معذرت خواهی گفتند که مثل اينکه محموله اي که فرستادين پس از رسيدن به پست لهستان شکسته و اينکه چکار بايد کرد بعدا باز باهات تماس ميگيريم.
من که با پست معمولی فرستاده بودم و دوستم هم که زياد براش مهم نبود فکر ميکرديم که خوب تقصير خودمون بوده و مسئوليتش با خودمون بوده. از طرفی وقتی از دوستم پرسيدم که کدوم کارت شکسته ،گفت که فقط همون مدل کوچيک شکسته که اصلاً مسئله اي نيست .از طرفی قيمت کل محتويات داخل بسته حدود 10،000 ين ميشد.
خلاصه اينکه من و دوستم ديگه قضيه رو حل شده فرض کرديم و تموم شد.
ما قضيه رو تموم کرديم ،پست لهستان که مقصر اصلی هستش هيچی نگفته .حالا پست ژاپن که کارش رو به نحو احسن انجام داده ول کن نيست!! هر روز از پست ژاپن به من زنگ ميزنن و ميگن که ببخشيد که يه همچين اتفاقی افتاده و به زودی برات جواب خواهيم داد!
من و دوستم هم که قضيه رو حل کرده بوديم و برامون زياد هم مهم نبود انتظاری هم نداشتيم که کسی جواب بده و حتی اگه قرار بود يکی جوابگو باشه بايد پست لهستان باشه نه پست ژاپن.
بالاخره امروز يه نامه از پست ژاپن بهم رسيد و نوشته که ما ميتونيم تا 20،000 ين بهت غرامت بديم که اين مقدار پول به اندازه دو برابر قيمت کل محموله است!!!
هر چند ميشه گفت بين پست بين المللی کشورهای مختلف يک سری قرار دادهايی است که بايد مسئوليت پذير باشند ولی من که با پست معمولی فرستاده بودم و من و دوستم بيخيالش شده بوديم،
هيچ انتظاری نداشتیم که از طرف پست اين همه پيگيری بشه.
اينجا هم ميشه دقت و سرويس ژاپنی ها رو واقعاً تحسين کرد که يکی از دلايل بزرگ رشد اقتصاد ژاپن هم همين مسئله است.

۲ آبان ۱۳۸۸

صخره نوردی

اين دنيا هر جور جايی که فکر کنين داره:دشت،کوه،جلگه و منطقه هموار،زمين پر از سنگ،باتلاق،آب،.....خلاصه هر جايی که فکرشو بکنيد.
هر جايی که به دنيا اومده باشيم بايد روش راهپيمايی در اون منطقه رو ياد بگيريم وگه نه فنا خواهيم شد.دريا نياز به قايق و کشتی داره،و کوه نياز به وسائل کوهنوردی...
يه نگاهی اگه به زندگی خيلی از ماها بندازيم مي بينيم که ما خيلی کم ميشه که در زمين هموار راه رفته باشيم!!!
و خيلی از ماها دائم در حال "کوهنوردی"هستيم!!!!
شايد بهتر بگم"صخره نوردی"!
فراموش نکنيم که تنه لش خودمان(وزن) ،مزاحم صعودمان است!!
هميشه در حال تلاش برای ماندن در ميانه کوه و صخرها و حفظ موقعيت فعلی و دوم زدن يک ميخ ديگر چند سانتی متر بالاتر جهت صعود بيشتر!
لذت زندگيمان را تنها از "صعود" ميبريم نه از لحظه!
يادمان ميرود که برای چه "صعود" ميکنيم!
صعود به کوهی که هيچ قله اي برايش فرض نشده!
تنها يک قله مجازی مرگ در ميانه راه و آويزان جان باختن!!!
زندگی را به تنها"لذت صعود" خلاصه کردن و فراموش کردن اینکه جلگه همواری هم هست که میشوداز آن لذت برد.
فراموش کردن هدفی که در حقيقت بخاطر آن"صعود" ميکنيم.
هميشه آويزان از صخره و تلاش برای سقوط نکردن!
هدف را فراموش کردن و
"هدف شدن راه"!!
دويدن و دويدن و دويدن...
شتاب و سرعت...
به کجا؟!!....
گذر عمر و همچنان صعود به مقصدی نامعلوم
و به لذت صعود قانع...


*با عرض معذرت از کوهنوردان عزيز که خود نيز يکی از طرفداران پر و پا قرص کوه و طبيعت هستم.مثال اين نوشته از زاويه ديد ديگری است که اميدوارم باعث رنجششان نشود.

۲۲ مهر ۱۳۸۸

مرد ژاپنی و حجاب اسلامی

مردی ژاپنی که در اوایل انقلاب در تهران زندگی میکرد، روزی با همسر خود به یک رستوران رفت. در آنجا از همسرش خواستند که روسری به سر کند و به او یک روسری هم دادند. مرد ژاپنی ار آنان تقاضای یک روسری اضافه نمود و خودش آنرا به سر کرد. وقتی پیشخدمت های رستوران توضیح دادند که فقط زنان باید حجاب داشته باشند و نه مردان ، در پاسخ گفت: “اگر همسرم مجبور است کاری را خلاف میل خود انجام دهد ، منهم وظیفه خود میدانم که با او همراهی کنم.” من وقتی این داستان را شنیدم ، به این فکرفرو رفتم که چرا مردان ایرانی هرگز در مقابل حجاب واکنشی نشان نداده اند تا بگویند این تحمیل را بر زنان روا نمیدارند؟
برگرفته از donbale.com

۳ مرداد ۱۳۸۸

طریقت ذن


"ريوکان" يک سن فرانسيس ژاپنی است،گر چه آشکارا خيلی کمتر مذهبی است. او ديوانه سرگردان است،بطور ناخود آگاه با کودکان بازی ميکند،در کلبه متروکی در جنگل زندگی ميکند،کلبه اي که طاقش چکه ميکند و بر ديوارش نوشته هايی آويزان است پر از شعر،آنهم به خط خودش،خطی که به قول خط نويسان ژاپنی به طور شگفت انگيزی ناخوانا و خرچنگ قورباغه اي است.
او حشرات روی سينه اش را حشره های داخل چمن می پندارد، و طبيعی ترين احساسات بشری را بيان ميدارد- اندوه،تنهايی،فريفتگی،يا افسوس را-بدون شرم و قطره اي غرور.
حتی هنگامی که دزد به کلبه اش دستبرد ميزند،او هنوز ثروتمند است و ميگويد:

دزد
اين را جا گذاشت-
ماه را در ميان پنجره.

و هنگاميکه پولی در بساط ندارد ميگويد:

باد می آورد
برگ های ريخته شده را به قدر کافی
برای روشن کردن آتش.

۲۸ تیر ۱۳۸۸

هر دو روز يک هواپيمای توپولوف روسی در ايران سقوط ميکند!!


به نظر ميرسد انسان با توجه به محدود بودن بينايی فقط به اشياء با اندازه مخصوص يا بزرگتر را بيشتر مورد توجه قرار ميدهد.در حالی که اگر به شيوه عقلی و منطقی مورد بحث قرار دهيم اشتباهات فاحشی را انجام ميدهد.
نمونه هايی از اين اشتباهات:
1- انجمن حمايت از حيوانات به وفور تشکيل شده است ولی "انجمن حمايت از حشرات" نيست يا اگر هست (که من نميدانم) بسيار اندک است. چون حشرات کوچکتر از حيوانات هستند!!
2-در تصادفات رانندگی ايران، سالانه به طور متوسط 30،000 نفر جان خود را از دست ميدهند.اگر اين رقم را به 365 تقسيم کنيم،روزانه 82 نفر( هر دو روز 164 نفر) بر اثر تصادفات رانندگی در ايران کشته ميشوند!و حد اقل 82 خانواده در روز عزادار میشوند!
يعنی در هر دو روز يک هواپيمای توپولوف روسی در ايران سقوط ميکند!!
سؤالی که در ذهن من پيش آمده اين است که : اگر جان انسانها ارزش دارد ،چه فرقی بين تصادفات جاده اي و هواپيما وجود دارد که اين همه از سقوط هواپيما متاثر ميشويم ولی از کشته شدن 82 نفر در روز حرفی به ميان نمی آوريم؟؟!!
مگر نه اين است که مسافران اتوبوس هم به خاطر بی احتياطی راننده، و یاکسانی که به خاطر بی احتياطی يک راننده تريلی خوابالو جان خود را از دست ميدهند مثل مسافران هواپيما هيچ تقصيری ندارند؟تنها جوابی که به نظر ميرسد اين است که ابعاد هواپيما بزرگتر، و اتوبوس کوچکتر است!!!وفقط تعداد کسانی که يکجا جان خود را از دست ميدهند با هم فرق ميکند. اين يکی از بزرگترين خطا های ديد بشر يا حداقل ما ايرانی هاست.
نبايد عقل و منطق را فدای احساسات و خطای ديد خود بکنيم. به جان تک تک انسانها ارزش قائل باشيم و با رعايت اصول و قوانين رانندگی، همچنين امنيت پرواز های هوايی رتبه کشورمان را در تصادفات کمتر کنيم.همان قدر که به خاطر کشته شدن مسافران هواپيما ناراحت ميشويم و عزای عمومی اعلام ميکنيم به جان مردمی که هر روزه در تصادفات کشته ميشوند نيز ارزش قائل باشيم

واقع نگر باشيم.

۱۳ تیر ۱۳۸۸

بدون شرح

۸ تیر ۱۳۸۸

اگر كوسه ها آدم بودند

دختر كوچولوی صاحبخانه از آقاي " كي " پرسيد:

اگر كوسه ها آدم بودند با ماهي هاي كوچولو مهربانتر ميشدند؟

آقای كي گفت : البته ! اگر كوسه ها آدم بودند

توی دريا براي ماهيها جعبه های محكمي ميساختند

همه جور خوراكي توی آن ميگذاشتند

مواظب بودند كه هميشه پر آب باشد

هوای بهداشت ماهی های كوچولو را هم داشتند

برای آنكه هيچوقت دل ماهي كوچولو نگيرد

گاهگاه مهماني های بزرگ بر پا ميكردند

چون كه گوشت ماهي شاد از ماهي دلگير لذيذتر است !

برای ماهی ها مدرسه ميساختند

وبه آنها ياد ميدادند

كه چه جوری به طرف دهان كوسه شنا كنند

درس اصلي ماهيها اخلاق بود

به آنها مي قبولاندند

كه زيبا ترين و باشكوه ترين كار برای يك ماهي اين است

كه خودش را در نهايت خوشوقتي تقديم يك كوسه كند

به ماهی كوچولو ياد ميدادند كه چطور به كوسه ها معتقد باشند

و چه جوری خود را برای يك آينده زيبا مهيا كنند

آينده يی كه فقط از راه اطاعت به دست ميآييد

اگر كوسه ها ادم بودند

در قلمروشان البته هنر هم وجود داشت

از دندان كوسه تصاوير زيبا و رنگارنگي مي كشيدند

ته دريا نمايشنامه به روی صحنه ميآوردند كه در آن ماهي كوچولو های قهرمان

شاد و شنگول به دهان كوسه ها شيرجه ميرفتند

همراه نمايش آهنگهاي محسور كننده يی هم مينواختند كه بي اختيار

ماهيهای كوچولو را به طرف دهان كوسه ها ميكشاند

در آنجا بي ترديد مذهبی هم وجود داشت

كه به ماهيها می آموخت

"زندگي واقعي در شكم كوسه ها آغاز ميشود"

برتولت برشت

۲۰ خرداد ۱۳۸۸

دیدن کرم شبتاب

ديشب يکی از دوستان ژاپنی پيشنهاد داد که بريم "ديدن کرم شب تاب"!!
اولين بار بود که می شنيدم ژاپنی ها يک همچين رسمی هم دارند! ميدانستم که يکی از مراسم بسيار قديمی و زيبای ژاپنی ها"ديدن شکوفه های آلبالو" است ولی ديدن کرم شب تاب تازگی داشت.
در حومه شهر توچيگی رودخانه اي است که اطراف آن کاملاً تاريک و به راحتی ميتوان کرم شب تاب را ديد.رودخانه بسيار تميز و به کشاورزان اطراف اين رودخانه توصيه شده است که به خاطر حفظ جان کرم های شب تاب ،از سموم گياهی و شيميايی استفاده نکنند.
هزاران کرم شب تاب به آرامی در امتداد رودخانه با درخشش نور بسيار ملايم به جلوه گری ميپردازند.تماشای انبوهی از نور های سرگردان چنان سرگرمت ميکنند که دوست داری ساعت ها بنشينی و به عظمت طبيعت با نورپردازی کرم های شب تاب و صدای حشرات ديگر که شب را به جولانگاهی از موسيقی و نور تبديل کرده است ،گوش کنی و به تفکر عميق فرو روی.
انگار تجريدی از طبيعت را برايت بازگو ميکنند که در تاريکی شب به نورهای ملايم کرمهای شبتاب و آواز حشرات ديگر خلاصه شده است.

سازمان هوا شناسی ژاپن همانگونه که زمان شکوفه دادن گلهای آلبالو را در مناطق مختلف ژاپن اعلام ميکند، زمان پيدا شدن کرمهای شب تاب را نيز در مناطق مختلف گزارش ميدهد.
همه ساله به مدّت دو هفته کرم های شبتاب در اواسط ماه مه در شهر توچيگی ظاهر شده و سپس ناپديد ميشوند.در ژاپن حدود 50 نوع کرم شبتاب وجود داردکه در حقيقت عمر آنها بيشتر از دو هفته نيست.
در زبان ژاپنی به کرم شب تاب " هوتارو" ميگويند که به معنی "شعله آويخته" و "ستاره ريزان" است.

ژاپنى‏ها از ديرباز حشره شب فروز را دوست مى‏داشته و در شعر و آثار ادبى ديگر ستوده‏اند. اما توسعه شهرها و تأثير سموم كشاورزى از شمار اين حشره‏ها كاسته است. در چند ساله گذشته تلاشهايى براى حفظ آنها در كار آمده كه از آن ميان ايجاد جمعيت حمايت از كرم شب‏تاب است كه در سال 1999 در شهر توماچو Tomacho از ايالت مى‏ياگى Miyagi بنياد گرفت. زيستگاه اين حشره بر كنار رودِ ماسوُبوُچى در اين شهر از جاذبه‏هاى طبيعى ژاپن شناخته شده است. مى‏گويند كه در سالهاى دور انبوه شب‏فروزان در اين شهر كوچك به اندازه‏اى بود كه عابران در شب مى‏بايست پى درپى سر و دست و جامه‏شان را بتكانند و آنها را از خود دور كنند. تلاش براى جلوگیری از انقراض نسل شب‏افروزان موجب شده است كه از آلودگى رودخانه شهر هم كاسته شود. شاگردان دبستانى اينجا همچنانكه عرق از سر و رويشان مى‏چكيد با خواندن ترانه‏اى با ترجيع‏بند زير بسترِ اين رودخانه را پاك مى‏كردند.
بال بزن و به پرواز آى‏
بپر و اينجا بيا اى پروانه شب فروز
شعرهاى كودكان در همه جاى ژاپن هم با كرم شب‏تاب سخن مى‏گويد. يكى از ترانه‏هاى قديم كودكان از ايالتِ مى‏ياگى اينست:
كرم شب تاب پدر
همه شب‏
فانوسى بر بالاى تير آويخته است؛
و ميانِ روز،
از برگها ژاله مى‏چكاند



بررسی علمی :
این‌ حشره‌ قادر است‌ درزمان‌ بسیار كوتاهی‌ به‌ میزان‌ قابل‌ توجهی‌ نور تولید كند. جالب‌ اینكه‌ تولید نور در این‌ حشره‌ به‌ منظ‌ور برقراری‌ رابط‌ه‌ با سایر همنوعانش‌ به‌ كار می‌رود و در زندگی‌ او نقشی‌ اساسی‌ دارد .‌ كرم‌ شب‌تاب‌ نور یكنواخت‌ و سبزرنگی‌ تولید می‌كند .
تولید نور به‌ وسیله‌ این‌گونه‌ حشرات‌ با روش‌ خاصی‌ انجام‌ می‌گیرد. آنها نور را توسط‌ یك‌ ماده‌ شیمیایی‌ یا پروتیینی به‌نام‌ "لوسی‌ فرین‌" تولید می‌كنند كه‌ این‌ ماده‌ جالب‌ تقریبا شبیه‌ به‌ كلروفیل‌ موجود در گیاهان‌ است‌ و همانگونه‌كه‌ انرژی‌ نور توسط‌ كلروفیل‌ به‌ مواد شیمیایی‌ تبدیل‌ می‌شود، در این‌ حشرات‌ عكس‌ این‌ عمل‌ با كمك‌ ماده‌ای‌خاص‌ انجام‌ می‌پذیرد.از واکنش "لوسی فرین" با اکسیژن نور زرد-سبز رنگی تولید میشود. البته‌ برخلاف‌ نور تولیدشده‌ در لامپها و یا شمعها، نوری‌ كه‌ توسط‌ این‌گونه‌ جانداران‌تولید می‌شود هیچ‌گونه‌ گرمایی‌ را به‌ همراه‌ ندارد.
اين واکنش شيميايی در قسمت شکم حشره و زير پوست آن انجام ميشود.قسمت داخلی شکم کرم شبتاب طوری ساخته شده است که نور ايجاد شده را به راحتی به بيرون منعکس ميکند.
تخم بعضی از کرم های شب تاب حتی درخشش خاص خود را دارند و قبل از اينکه از پيله بيرون بيايند نور افشانی ميکنند.
رنگ نور متصاعد شده از کرم شبتاب نر بيشتر از ماده ميباشد.
هشرات ديگر با ديدن نور کرم شبتاب به آنها نزديک نميشوند و قورباغه نيز علاقه چندانی به شکار آن ندارد.
تحقيقات نشان داده است که حتی اگر کرم شب تاب بر فراز آب پرواز کند،ماهيها و حتی کوسه از آن ميترسند و فرار ميکنند.

۹ خرداد ۱۳۸۸

خرید هدیه

شايد شما هم موقع هديه خريدن به يک دوست حسابی گير کرده باشيد که چه بخريد؟
يک چيزی ميخواهيد بخريد که به دردش بخوره.
به مدت طولانی استفاده کنه و...
گاهی فکر مي کنيم که اين هديه هم به عنوان هديه و هم کمک به طرف باشه .
کاش ميشد پول را به طرف به عنوان هديه داد تا خودش هر چی نياز داره رو بخره و استفاده کنه.
در اين موارد در ايران رسم بر اين نيست که به طرف پول هديه بدن بنابر اين به جای آن سکه طلا ميدن که طرف خودش هر وقت لازم داشت سکه رو بفروشه و چيزی بخره .
در ژاپن هم مثل ايران، رسم نيست که پول به کسی هديه بدهند ولی سکه طلا هم به عنوان هديه به کسی نميدهند.اما به جای آن در مغازه هايی که مخصوص هديه است يک سری کاتالوگ هايی هست که هر کدام حدود 300 صفحه عکس از شير مرغ تا جون آدميزاد درش هست.
مثلاً:وسايل خانه،کتاب،بليط سفر،بليط کنسرت،لباس،عينک و....
اين کاتالوگ ها هر کدام قيمتی روشون نوشته که به معنی قيمت هر کدام از وسايلی است که عکس آن در کاتالوگ موجود ميباشد.
ابتدا قيمت هديه اي که ميخواهيد بخريد را با توجه به قيمت روی کاتالوگ انتخاب کرده و ميخريد.اينجا شما هزينه هديه و پست را پرداخت کرده ايد (کاتالوگ رايگان است)
پس از خريد ،کاتالوگ را به کسی که ميخواهيد هديه دهيد ميفرستيد و دوست شما از بين بيش از 300 قلم هديه يکی را انتخاب کرده و تنها با يک تلفن و خواندن کد جنس مربوطه ميتواند بهترين هديه اي را که خودش دوست دارد را رايگان سفارش دهد.چون هزينه اش را شما قبلاً پرداخت کرده ايد.

۸ خرداد ۱۳۸۸

مرمت کارشناسانه مقبره کوروش

از هر ايرانی بپرسيم به که افتخار ميکند ؟شايد کوروش باشد.
به چه بنايی افتخار ميکند؟ مقبره کوروش باشد.
مقبره کوروش به عنوان بزرگترين نماد مجموعه پاسارگاد و مرکز ثقل بناها و افتخارات فرهنگی ايران به شمار ميرود.
در کنار حفاظت از اين مقبره مرمت آن از قبيل گل سنگ زدايي و مرمت بخش هاي ترک خورده سنگ هاي مقبره نيز انجام مي شود.
مرمت کار مقبره میگوید"در عملیات مرمت آرامگاه کوروش بخش‌ های آسیب دیده با سنگ‌ های جدیدی که متعلق به سقف بودند ترمیم شدند."

پنج سال پیش مقبره کوروش و مجموعه پاسارگاد در فهرست ميراث جهاني به ثبت رسيد که به همين مناسبت بنياد پژوهشي پارسه و پاسارگاد جشني برپا کرد.براساس قوانین یونسکو هنگامی که یک اثر در فهرست آثار جهانی یونسکو قرار می ‌گیرد، دیگر متعلق به تمام بشریت است و هر گونه آسیب دیدن آن مستوجب بیرون رفتن از این فهرست جهانی می‌ شود یا حتی تغییرات کوچک مرمتی در حریم آن اثر تاریخی باید با نظارت مستقیم یونسکو صورت بگیرد . یونسکو در عین حال هر ساله به منظور حمایت از آثار جهانی حمایت‌ های مادی و غیرمادی متعددی را نیز اعمال می‌ کند.


سرپرست تيم مرمتي آرامگاه کوروش و مرمت کار اين بنا کيست؟
حاج آقا"حسن راهساز"مرمت کار تجربی سازمان ميراث فرهنگی که هيچ گونه تحصيلات دانشگاهی ندارد!!!!!!!!!و پس از رفتن گروه متخصص ایتالیایی از تخت جمشید مسئولیت مرمت آرامگاه کوروش را بر عهده گرفته است.
مطالب بيشتر را اينجا بخوانيد و عکس های مربوط به مرمت و تخريب را اينجا ببينيد.

۳۰ اردیبهشت ۱۳۸۸

زنان یا مردان؟

شکی نيست که در جهان بی عدالتی های زيادی وجود دارد.ازدواج هم يکی از اين مسائل است که در بيشتر مناطق دنيا حقوق زنان و گاهی حقوق مردان ضايع ميشود. اينها همه مربوط به حقوق بشر و ... است که اينجا مورد بحث ما نيست.
همچنين شکی نيست که عدم طلاق ملاک خوشبختی نيست و...که اين هم مورد بحث ما نيست.
شايد کمتر اتفاق بيفتد که اولين اظهار علاقه بين زن و مرد، همزمان و در يک آن اتفاق بيفتدکه اين هم مورد بحث نيست!
بلکه صحبت از اولين جرقه عشق است که ابتدا از کدام طرف زن يا مرد اين جرقه زده ميشود؟و چه فرقی بين اين دو مورد است؟
تصور کنيد که بلافاصله يک منظره زيباي طبيعت جلو چشم شما ظاهر ميشود و شما شديداً تحت تأثير زيبايی اين منظره قرار ميگيريد.
در اين حالت ما زيبايی منظره را بر اساس محاسبات رياضی و منطقی درک نميکنيم،بلکه دريافت آنی و حسی مستقيم است.
به نظر من اولين احساس عشق و دوستی بين انسانها هم از اين نوع است.يعنی دريافت حسی و نه عقلی و منطقی.
منطق و عقل در مرحله بعد از حس قرار ميگيرند و تصميم عقلی و منطقی هم مورد بحث ما نيست!
بنابراين مسئله مورد بحث اولين جرقه عشق و علاقه که بدون تفکر منطقی صورت ميگيرد،توسط زن است يا مرد؟
با توجه به بسيار پيچيده بودن روابط و احساسات بشر بسيار مشکل است که عشق و علاقه را بر اساس قوانين منطقی به صورت قانون در آورد.(چرا که اگر قانونی پيدا شده بود جنگ ها پايان يافته بود و اختلافات بين انسانها کمتر شده بود. در حالی که در مقايسه با بشر بدوی، فقط نوع جنايتها در دنيای مدرن جديد شده اند).

در يک جامعه سالم همواره زن و مرد پس از آشنايی با هم موارد ناشناخته بسيار زيادی دارند که پس از بحث های زياد به تفاهم رسيده و ازدواج ميکنند. تفاهم هم مسلما دو طرفه حاصل ميشود. تفاهمات منطقی به مرور زمان قابل تغيير بوده ولی احساس علاقه اوليه که شايد حتی خود فرد هم دليل خاصی برای آن پيدا نکند پايدارتر بوده و باقی ميماند.
شايد چون زنان نسبت به مردان احساس قويتری دارند ، باعث ميشود که اگر ابتدا زنان انتخابگر شريک خود باشند ميتوانند با اختلافات بعد از ازدواج بیشتر کنار بيايند.
شايد عشق آنی و اوليه مردان ظاهری تر ، ولی انتخاب زنان بر اساس رفتار و منش مردان و عميق تر باشد .
و شاید...

۲۸ اردیبهشت ۱۳۸۸

خواستگاری

در بيشتر مناطق دنيا رسم بر اين است که موقع ازدواج ،مرد به خواستگاری زن ميرود .ولی تحقيقات نشان داده در مناطقی از جهان مثل آفريقا که زنها به خواستگاری مردها ميروند ميزان طلاق خيلی کمتر است. در مناطقی از آفريقا وقتی زنها به مردی پيشنهاد ازدواج ميدهند مردها "نه" نميتوانند بگويند و بايد قبول کنند.در اين مناطق ميزان طلاق تقريباً صفر است.
اين مسئله جامعه شناسان را به اين فکر انداخته که شايد زنان در انتخاب همسر خود دقت بيشتری نسبت به مردان دارند.بر اساس اين تحقيقات ،در ازدوجهايی که سهم انتخاب زن بيشتر از مرد بوده است دوام بيشتری دارند.البته خواستگاری رفتن مردها به این معنی نيست که آنان در انتخاب ،استقلال کامل دارند.زنها نيز به نوبه خود انتخابگر شريک زندگی خود هستند.اما مسئله اينجاست که اگر اولين پيشنهاد از طرف زن باشد و زن ابتدا مرد مورد علاقه خود را انتخاب کند،چون در مورد اين مسئله مخصوص ، واقع بينانه تر از مردان هستند مشکلات جدی در زندگی کمتر خواهد بود.

هر چند اين مرد است که زبانا از زن خواستگاری ميکند ولی اگر مردها زن ها را آزاد بگذارند تا آنها به طور آزادانه مرد مورد علاقه خود را پيدا کنند مشکلات زندگی مشترک کمتر خواهند بود.
البته من شخصاً هم به اين نکته تا حد زيادی باور دارم(با عرض معذرت از آقايون محترم) :-)))

۲۶ اردیبهشت ۱۳۸۸

سیاست

يکی از مهمترين تفاوت های جامعه ژاپن با ايران در سياست زدگی است.مردم ژاپن نه نيازی به بحث سیاسی دارند و نه اطلاعات چندانی!دليلش هم اين است که شرکتهای بزرگ ژاپنی قدرت مالی و سياسی خيلی بيشتری از دولت ژاپن دارند و دولت يکی از کم پولترين ارگان ها در ژاپن ميباشد.نه قدرتی دارد نه ثروتی ونه کاری به کار مردم.بنابراين مردم نيازی به بحث و بررسی سياسی ندارند.
آگهی های تلويزيونی:
وقتی برنامه های تلويزيون ژاپن رو نگاه کنيد متوجه خواهيد شد که از هر ده دقيقه دو دقيقه آگهی تلويزيونی پخش ميشه که اعصاب آدم رو به هم ميريزه. در اين کشور پول اولين حرف رو ميزنه. حتی شغل ها و طبقه بندی های اجتماعی بر اساس پول درجه بندی شده اند.اگر چه بی پولی را کسی زشت نمی داند به شرط اينکه از بی پولی نميری.
آينه
ژاپنی ها آينه را مظهر ترس ميدانند و ديدن عکس خود در آينه را بد بياری و مظهر مرگ و روح و جن ميدانند.اگر چه در خانه از آينه استفاده ميکنند ولی حتی الامکان سعی ميکنند آيينه کوچکتری داشته باشند يا فقط يک آينه داشته باشند. البته مثل هر کشور ديگری جوانتر ها از اين سنت های قديمی پيروی نميکنند.

۵ اردیبهشت ۱۳۸۸

جرم!

در اين مملکت بعضی وقتا اتفاقات عجيبی ميافته که هر چی به ذهنم فشار ميآرام نميتونم علتش رو بفهمم!!!
چند روزه که توی اخبار تلويزيون ژاپن يه عضو خيلی معروف از يک گروه مشهور موسيقی رو نشون ميده که توسط پليس دستگير شده و در دادگاه حاضر شده.
يه پسر خوش تيپ و جوان که صحنه جنايتش!! رو با کامپيوتر صحنه سازی کردن و با تمام جزييات نشون ميده و متهم در دادگاه اظهار پشيمانی ميکنه و همه متا سف هستند که يک فرد مشهور چرا جنايت کرده!!!
حالا جنايت چيه؟!!!
يارو رفته با يکی از دوستاش در يک رستوران الکل زياد خورده و ساعت دو نصف شب وقتی داشته ميرفته خونه داخل يه پارک لباس هاشو در آورده و با شورت بوده که توسط پليس دستگير ميشه!!
جرمش اين هست که" ل-خ-ت شده"!!!!!!
آخه ژاپن کشوری هست که اساکه يا همون الکل ژاپنی رو به عنوان خدا پرستش ميکند و داخل معابدشون اگه بری پر اساکه هست به عنوان تبرک و نوشيدنی مقدس !
هر روز هزارن نفر مست در خيابون ديده ميشن.
البته دستگيری اين جوان به خاطر خوردن الکل نيست بلکه به خاطر "ل-خ-ت شدن" است!!
بيچاره در حالت مستی ل-خ-ت شده و تازه شورت داشته!
چه نيازی هست که اين همه تو بوق و کرنا کنن که يارو ل-خ-ت شده!!!

تعجب من از اين جهته که در اين کشور حمام های عمومی خزينه اي که بهش ميگن "اونسن" هست که همه ل-خ-ت مادرزاد هستن!!
تازه کنار دريا که همه مرد و زن ل-خ-ت هستند.
در مناطقی از ژاپن آلت تناسلی مرد رو به عنوان خدا ميپرستند! و مجسّمه های بسيار بزرگ از آلت تناسلی مرد رو ميسازند و در مراسمی ده تا بيست نفر بر روی دوششون حمل ميکنند.
و هزاران مسئله ديگر از اين قماش!

حالا در يک همچين کشوری يکی که نصف شب ل-خ-ت کرده رو اولاً دستگير ميکنند، دوما مثل يک جنايتکار در تلويزيون یک هفته بصورت سریالی نشون ميدن که چه کار اشتباه بزرگی کرده!!!
من که راستش سر در نميآرام.

۱۵ فروردین ۱۳۸۸

زمستان ژاپن

سيستم خانه های ژاپن کاملاً با ايران فرق ميکند.خانه های ژاپنی اغلب از چوب ساخته شده و کف آن به وسيله تاتامی پوشيده شده است که يک نوع زير انداز از حصير به قطر تقريبی يک تا پنج سانتی متر است.درها کاغذی هستند.اغلب خانه ها در زمستان سرد هستند و مخصوصاً پاها که تماس مستقيم با حصير يا کف اتاق دارند سردتر هستند.گاز چندان فراوان نيست و اغلب از بخاری های برقی و گاهی نفتی استفاده ميکنند.
گاهی مجبور نيستند تمام اتاق را گرم کنند و از کرسی های برقی استفاده ميکنند.بعضيها بطری های دو تا چهار ليتری را از آب جوش پر کرده و هنگام خواب با هم ميخوابند تا گرم شوند.اغلب يک بطری 3 ليتری آب جوش تا شش ساعت شما را گرم نگاه ميدارد.
تقريباً فرهنگ استفاده از فرش در ژاپن مرسوم نيست و در تابستان حتی از زير انداز های پارچه اي هم استفاده نميکنند چون معتقدند باعث گرم شدن بيشتر اطاق ميشود.
همه ساله تعداد زيادی از خانه های چوبی در زمستان آتش ميگيرند.به همين دليل ژاپنيها به طور کلی از آتش هراسان هستند.بيشتر از ما ايرانيها!
در خانه به جای گرم کردن تمام خانه اغلب از لباس گرم، جورابهای ضخيم و کفشهای پارچه اي گرم استفاده ميکنند.
در يک نگاه کلی با اينکه ژاپنی ها به خاطر صرفه جويی در مصرف انرژی خانه هايشان را گرم نميکند ولی يکی از مشکلات خارجيها و مخصوصاً ايرانيها در ژاپن خانه های سرد و کوچکشان است. زمان زيادی طول ميکشد تا به آن عادت کرد.

۲۵ اسفند ۱۳۸۷

سال نو 1388

طبيعت بدون اينکه خودش تصميمی بگيره هر سال چهار بار رنگ عوض ميکنه و خانه تکونی ميکنه. ولی اين انسان هست که گاهی به روزمرگی دچار ميشه و سالهای سال عوض نميشه.
راستی که چه رسم بجا و مبارکی است "نوروز"
بياييد ما انسانها هم مثل طبيعت و بهارهمه با هم جامه اي نو بپوشيم.
سال گذشته را يک بار ديگر مرور کرده و برای سالی بهتر از سال قبل تلاش کنيم.
بياييد ذهنمان را يک بار Restart کنيم و windows ذهنمان را دوباره نصب کنيم.
بر ذهنمان ويروس کشی نصب کنيم و نگذاريم داده های مضر داخل ذهنمان شوند.
بياييد همه با هم سال نو را با جامه اي نو، و درونی پاک و بی آلايش شروع کنيم.
همه چيز زيباست.
دوستان! عزيزان! سال نو مبااااااااااااار........ک!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

۱۴ اسفند ۱۳۸۷

جراحی پلاستيک

به نظر ميرسد که هيچ گاه نشود از خوب و بد يک تعريف درست داشت.رشد تکنولوژی هر چند امکانات زيادی را در دسترس همه قرار ميدهد،از طرفی مشکلات پيش بينی نشده اي را هم پدید می آورد.
ديروز با يکی از دوستان که تازگيها ازدواج کرده و صاحب بچه اي شده اند صحبت از "جراحی پلاستيک" شد.ميگفت که من بدون اينکه شوهرم بدونه که چشم ها و بينی ام رو جراحی پلاستيک کردم با هم ازدواج کرديم.حالا که صاحب بچه اي شديم ،قيافه بچه به هيچ کدوممون شبيه نيست! بلکه چشمها و بينی اش به قيافه قبل جراحی صورت من شبيه است! که البته چندان خوشگل هم نيست و اگر بود که من جراحی نميکردم.
حالا موندم که چطور بهش بگم که من پوست اندختم و کپی برابر اصل هستم.
البته ميشه صورت بچه رو هم جراحی پلاستيک کرد و تصحيح کرد ولی صحبت سر راز پنهانی است که هيچ دليلی برای پنهان موندنش نيست.

۵ اسفند ۱۳۸۷

نظم و امنیت

خيلی ها می پرسند ژاپن چطور کشوری هست؟ آيا برای زندگی خوب هست يا نه؟
هر کشوری با فرهنگ متفاوت و شرايط زندگی مختلف خوبيها و بدی هايی دارد که نميشود دقيقاً قضاوت کرد. چون حتی اين خوبيها و بديها همه نسبی هستند و در مورد همه صدق نمي کنند.
از مشخصات فرهنگی يک کشور که بگذريم نظر و برخورد هر فردی با يک فرهنگ خارجی متفاوت است .
بهترين روش اين است که اطلاعاتی از کشور مورد نظر داشته باشيم و در نهايت خودمان قضاوت کنيم.
ژاپني ها افراد بسيار منظم و آرامی هستند . نظم و رعايت قانون تا حدی مهم است که گاهی از نتيجه هم مهمتر است. به اين معنی که گاهی نتيجه را فدای رعايت نظم ميکنند.از هنگامی که متولد ميشوند ياد ميگيرند که چگونه حق ديگران را ملاحظه کنند و در ذات خود نظم را پذيرفته اند .فرض کنيد آيا هرگز اتفاق افتاده که شما سر صبح هنگامی که از خانه برای کار بيرون ميرويد کفشها یتان را نپوشيد؟! يا جورابتان را اشتباهی به جای دستکش بپوشيد! در اين صورت شما نظم را رعايت نکرده ايد.
ژاپنی ها دو فرد را هرگز نمی بخشند .يکی انسان بی احتياط و ديگری فردی که نظم را رعايت نميکند.
انسانهای بسيار محتاط هستند. به همين خاطر وقتی در ژاپن زلزله 7 ريشتری اتفاق ميافتد حد اکثر 10 نفر مي ميرند که اکثر آنها پير و نه به خاطر خراب شدن خانه بلکه به خاطر افتادن اشيای سنگين در خانه شان ميمیرند. در حاليکه در همين زلزله 7 ريشتری در کشورهای ديگر نظير اندونزی ، پاکستان،چين،و ايران حدود 30،000 نفر جان خود را از دست ميدهند.
بنابراين رعايت نکردن نظم و بی احتياط بودن را بی احترامی به حق ديگران ميدانند که غیر قابل بخشش است.
خارجی هايی هستند که وقتی برای تحصيل يا کار به ژاپن ميروند حتی يک هفته دوام نمی آورند و به کشور خود برميگردند! دليلش هم اين هست که از لحاظ رفتاری قابل تغيير نيستند و نميتوانند خود را با قوانين ژاپنی تطبيق دهند.همچنين برعکس افرادی هستند که با قوانين ژاپنی تطبيق پيدا کرده و حتی گم شده خود را پيدا کرده و تمام عمر خود را در ژاپن سپری ميکنند.
يکی از نکات بسيار ارزنده در ژاپن "امنيت"است.
هيچ جامعه اي را نميتوان پيدا کرد که خشونت و جنايت و دزدی نباشد.ژاپن هم از این قاعده مستثنی نیست ولی در مقايسه با کشورهای ديگر به نظر من ژاپن يکی از امن ترين کشورهای جهان است. زن ها به راحتی در هر ساعت از شب ميتوانند به تنهايی بيرون از خانه باشند يا از محل کار با دوچرخه يا پياده به خانه برگردند.در محل های شلوغ مثل قطار و اتوبوس زيپ يا در کيف بغلی 90% افراد باز است.حياط اغلب خانه ها ديوار ندارند و اگر دارند ديواری فلزی تزیینی ومشبّک به ارتفاع 1 متر دارند که به راحتی هر کسی ميتواند داخل آن شود و در شهر های کوچک و روستاها اغلب خانه ها قفل ندارند.
نظم حاکم بر نظام اجتماعی ژاپن باعث شده است که ادرات و شرکتها از اين نظم پيروی کنند . طوری که وقتی در اداره اي به شما قول ميدهند که پرونده شما را در چه تاريخی آماده کنند ، بدون استثنا اين کار را انجام ميدهند و حتی اگر شما پيگيری نکنيد با شما تماس گرفته و کار شما را پيگيری ميکنند و جای هيچ نگرانی و اعصاب خورد کنی نيست. جمله مشهوری است که ژاپني ها هميشه به کار ميبرند و ميگويند "Okyakusama-Kamisama" به معنی "مشتری يعنی خدا!" در حقيقت به این اندازه به مراجعه کننده احترام ميگذارند. به نظر من اين جمله يکی از دلايل رشد اقتصاد ژاپن ميباشد.
مطالبی که گفته شد درعين حال ميتوانند برای بعضی ها مثبت و برای بعضی ديگر منفی تلقی شوند.
صحبت در اين زمينه زياد است و اميدوارم در آينده در اين مورد بيشتر مطلب بنويسم.

۲۲ بهمن ۱۳۸۷

دیکشنری ژاپنی به فارسی و برعکس

جهت استفاده از فرهنگ لغت ژاپنی شما حد اقل نیاز دارید که الفبای زبان ژاپنی را یاد بگیرید.
برای یادگیری زبان ژاپنی سایتهای مختلفی به زبان انگلیسی‌ وجود دارد. از جمله سایت‌های خوبی که من پیشنهاد می‌کنم این سایت هست.

یادگیری زبان ژاپنی به زبان فارسی
اگر دوست دارید زبان ژاپنی را نه به زبان انگلیسی‌ بلکه به زبان فارسی‌ یاد بگیرید میتوانید اینجا را کلیک کنید.این سایت دارای فایلهای شنیداری و پی‌ دی اف می‌باشد که میتوانید دانلود کرده و به صورت آفلاین هم استفاده کنید.(با تشکر از دوست ناشناس جهت معرفی‌ این سایت)

1- ديکشنری فارسی به ژاپنی و برعکس:
Persian(Farsi)-Japanese Dictionary
با توجه به کمياب بودن لغت نامه ژاپنی به فارسی ،اينجا دو ديکشنری به صورت آنلاين معرفی ميکنم که برای شروع زبان ژاپنی بسيار مفيد ميباشند.

ديکشنری فارسی به ژاپنی

ديکشنری ژاپنی به فارسی

دراين سايت نیز"ديکشنری ژاپنی به 21 زبان مختلف دنيا" وجود دارد

2- برای تايپ يک متن به حروف ژاپنی شما نياز به نصب هيچ برنامه اي در کامپيوتر خود نداريد! اينجا ميتوانيد بدون استفاده از کيبورد حروف ژاپنی تايپ کنيد و به هیراگانا ايميل بفرستيد.
همچنين از اين سايت ميتوانيد به هر زبان زنده دنيا ايميل بفرستيد يا تايپ کنيد.
3- شايد کلمه اي که به کانجی نوشته شده است را بخواهيد بخوانيد. j-talk اين کار را برای شما انجام ميدهد.از قابليت های اين سايت ميتوان موارد زير را نام برد:
*لغت نامه ژاپنی به انگليسی.
فقط با حرکت موس روی کلمه ژاپنی کانجی،ميتوانيد به هيراگانا بخوانيد و همزمان معنی آن را که به انگليسی در زير حرف ظاهر ميشود را پيدا کنيد.
*امکان خواندن کانجی به روماجی.
*امکان خواندن کانجی به کاتاکانا.
*جزئيات معنی کلمه به انگليسی.
*امکان ترجمه متن تمام يک سايت از ژاپنی به انگليسی.

اگر شما از سايتهای بهتری برای ترجمه زبان ژاپنی به انگليسی يا فارسی استفاده مي کنيد لطفاً اينجا معرفی کنيد.

۱۱ بهمن ۱۳۸۷

پدر فاضل من!

پديده ايی به نام ملی گرايی:
بهتره بگم مرضی اجتماعی به نام ملی گرايی! فرض کنيم که مثلاً ايران ما تاريخ پرشکوهی "داشت" يک کوروشی در اين سرزمين فرمانروايی کرد که خيلی آدم خوبی بود.قدرت داشت و آدم با انصافی بود.تمدن را او پايه گذاری کرد و...
اينها همه درست. سرمايه تاريخی بسيار غنی "ایران باستان" که ما ايرانيهای فعلی وارث آن هستيم.
حالا که چی؟؟!!
با اين سرمايه فرهنگی چيکار بايد کرد؟
ميشه علم توليد کرد؟ نه!
ميشه با اين سرمايه اقتصاد ايران رو درست کرد؟ تا حدی بله ! ولی هيچ کاری نميکنيم که هيچ،روز به روز به خاطر عدم نگهداری ، ميراث فرهنگی داره از بين ميره.
گيرم پدر تو بود فاضل از فضل پدر تو را چه حاصل؟؟
غرور بعضی از ما ايرانيها حتی از خيلی از کشورهای ثروتمند اروپایی هم بيشتره!
يکی از نمونه هاش برتر دانستن ما ايرانيها نسبت به عربها ،افقانها،ترک ها و خيلی از اقليتهای ديگه.
- به خاطر چی؟
- به خاطر اينکه پدر من فاضل بود!!
- تو خودت الان چی داری؟
- کوروش،فرهنگ غنی و...
- میگم شخص تو چی داری؟؟
- دوباره:تخت جمشید، کوروش، خلیج فارس...!!

چه قدر برازنده ما ايرانيها بود که به جای نازيدن بيش از حد به تاريخ غنی مان(پدر فاضل مان) از خودمون ميپرسيديم:
1-در "حال حاضر"ايران چی داره؟
2- من(شخص من) ايرانی چی تو چنته دارم؟

سالها بعد، از ايران امروز به عنوان مقطعی از تاريخ ياد خواهد شد که شامل تاريخ درخشان کوروش و داريوش نخواهد بود.
اين تاريخ فعلی جداگانه بررسی خواهد شد.بله: تو و من.
پس بياييد واقع نگر باشيم و فرهنگ غنی ايران باستان چشم واقع نگر ما را کور نکند.
ايران معاصر را با کشورهای ديگر مقايسه کنيم و بدانيم که عقب هستيم.نه علم داریم نه ثروت نه قدرت!بايد همواره تلاش کنيم و مغرور پدر فا ضل مان نباشيم.

۲۸ دی ۱۳۸۷

خوشنويس ژاپنی



آدم باورش نميشه يه زن ژاپنی فارسی ياد بگيره بعدش خوشنويسی ياد بگيره و بعدش به اين زيبايی خوشنويسی کنه و از کارهاش نمايشگاه بزنه!!
خانم "هيساکو سوتودا" هنرمند خوشنويس ژاپنی است که هر از گاهی در توکيو نمايشگاه برگزار ميکنه.