۶ مرداد ۱۳۹۳

کپی رایت در سفال ایران

کپی رایت در سفال ایران


چندی است که در بین سفالگر ان ایران صحبت از ثبت اثر هنری مطرح شده است. آیا این کار امکان پذیر است ؟
ثبت یک اثر هنری چه منفعت هایی و چه ضرر هایی برای جامعه هنری خواهد داشت؟
قبل از پرداختن به ثبت کار هنری باید به تعریف هنرمند سفالگر و اثر هنری پرداخت.
هنرمند سفالگر کسی‌ است که بیشترین استقلال فکر ، خلاقیت در مضمون و موضوع کار هنری، خلاقیت در تکنیک‌ها و روشهای منحصر به فرد خود را داشته باشد.
گاهی‌ ما به اشتباه ``هنروران `` را هنرمند می‌خوانیم. افرادی که یک طرح را بیشتر از ۸۰% کپی میکنند هنررورند. یعنی‌ کاری که به آنها محول شده است را انجام میدهند.
بعضی‌ افراد صنعت کار هنری هستند. طرحی را از طبیعت یا از یک فرد دیگری کپی کرده و کمی‌ تغییر میدهند و سپس تکثیر کرده و به بازار عرضه میکنند. این افراد طراح سرامیک و سفال هستند.
دسته سوم هنرمندان سفال هستند که بدون اینکه از جائی کپی کاری کنند، خود زاینده هستند، می‌‌آفرینند، خلق میکنند.هم موضوع را هم تکنیک را.
هنرمند سفالگر به میزانی‌ که در اثرش خودش حضور دارد ارزشمند است.گاهی‌ اوقات هنرمند تنها ۴۰% خودش است و ۶۰% استاد ،یا طبیعت.
اما برگردیم سر بحث کپی رایت در سفال و سرامیک؛

اگر اثر هنری خلق شده باشد دیگر تاریخ مصرف هنری آن هم از نظر هنرمند گذشته است. چرا که هنرمند واقعی‌ از افرینش و زایش لذت میبرد. کپی رایت موقعی  است که هنرمند لذت خود را در جائی دیگر طلب می‌کند؛
 فروش!
هنرمندان سفالگر نیازی به کپی رایت ندارند چون پس از افرینش حد اعلی لذت را برده‌اند و این اثر چه بشکند، چه کسی‌ استفاده کند یا نکند، هیچ فرقی‌ نمیکند.

بعضی‌ سفالگران در هنگام ساختن اثر و تجسّم بخشی به ذهنیت خودشان تمام لذت خود را میبرند.
بعضی‌ دیگر هنگام تحسین شدن توسط بازدید کنندگان در نمایشگاه باقیمانده لذت خود را میبرند.
بعضی‌ از سفالگران حتی به این دو هم بسنده نمیکنند و هنوز تمام لذت  خود را نکرده اند.
بعضی‌ سفالگران هنگام فروش اثر خود بیشترین لذت خود را میبرند.

با این توضیحات آیا به نظر شما بحث کردن در مورد کپی رعایت در کار هنری ارزشی دارد؟
مسلما کپی رایت در بحث طرح صنعتی‌ سفال به کار خواهد آمد. چون پس از طراحی قرار است به بازار عرضه شود و تکثیر شود.


۲ نظر:

ناشناس گفت...

سلام دوست عزیز خیلی ازخواندن داستان شما لذت بردم من تو فکر زندگی در ژاپن هستم داشتم تحقیق می کردم که اومدم انجا.تقریبن داشتم دنبال این میگشتم که ببینم چطور میشه تو ژاپن خونه خرید از این کارا از اونجا که یاد دارم عاشق ژاپن بودم خودم هم نفهمیدم چطور.ولی میدونم زیاد.شعلم آزاد هست یک عمر به عشق رفتن به ژاپن سخت کار کردم پسنداز کردم مسافرت نرفتم هیچی نخریدم فقط کار.از بچه گی باهوش بودم ولی چه فاعده درس نخون از درس بیزار و شیطون.داشتم می گفتم ژاپن دوست دارم از سن کم انیمه میدیدم اینجا که کاسپولی نبود مادرم که خیاطی می کرد بیچاره مجبور میکردم برام لباس شخسیت های که دوست دارم درست کند.دیگه تصمیم گرفتم کل زندگی منتقل کنم ژاپن اونجا خونه بگیرم حساب بانکی بازکنم اقامت بلند که نمیدن ما به همون 3ماه4ماه راضی هستیم شوکر توفکر اینم هستم اوسکا بیام.اونم سر یه انیمه خنده داره نه طرف بخواهدسر یه انیمه بیاد فلاجا ولی انیمه رو من خیلی اثرات داره خیلی کارا با اعتماد بهنفسی که انیمه بهم میداد.انجام میدادم که اثرات خوبی هم داشت به هدف میرسیدم.خوشحالم که شما اونجا هستی و براتون آرزوی موفقیت.از درگاه خداوند خواستارم اگر خدا خواست به امید خدا اونجا امدیم خوشحال میشم با شما ملاقات کنم و برای من سنپای بشین و منو راهنمای کنید دوست ندارم این ژاپنی ها فیتیله پیچ بکننم . البته اگر زحمتی نگین بابا این کی انقدر زود صمیمی میشه.شرمنده اخلاق اینطوری.هست.فعلا بدرود سنپای{اگر قبول کردین}

ناشناس گفت...

اونی که پیام گذاشتی خاطره تعریف کردی .میخواستم بدونی درکت میکنم منم همین حس رو دارم و خوشحال شدم پیامت رو خوندم فقط با یه فرق که من درس رو ول نکردم دارم میخونم و سال بعد برا بورسیه مونبوشو میخوام اقدام کنم .برام دعا کن قبول شم .