۲۶ آبان ۱۳۸۷

دید ژاپنی ها نسبت به ایران

ژاپني ها درمورد ايران چه فکر ميکنند؟
شايد برای شما هم اين سؤال پيش اومده باشه که ژاپنيها چه ديدی نسبت به ايران دارند؟اين عين سؤالی است که هميشه يک ژاپنی هم از يک خارجی ميکنه!
اول بايد اين رو بگم که ديد سنين مختلف ژاپني ها نسبت به ايران متفاوت هستش. وقتی يک سؤال مشترک رو از يک پيرمرد 60 ساله بپرسی و همون سؤال رو از يک بچه دبيرستانی بپرسی جوابها کاملاً متفاوت هست.
به طور کلی ژاپنی ها آدم های خيلی مؤدبی هستن و در 90 درصد موارد حتی اگه ديد منفی داشته باشن هم مستقيماً به يک ايرانی نميگن و سعی ميکنن هميشه موارد مثبت رو بگن،حتی بچه های 10-12 ساله!
به طور کلی وقتی يه ژاپنی اسم ايران رو می شنوه تو ذهنش اينها تصور ميشه:
نفت، صحرا و بيابان ، کشور گرم،فوتبال، علی دايی، مهدوی کيا، زندی،علی کريمی،فيلم،کيارستمی،فرش ايرانی، ترور،جنگ، دختری با کفش های کتانی ،احمدی نژاد، خمينی،شاه،رفسنجانی،کشور ثروتمند،گربه ايرانی،عباس کيارستمی،جاده ابريشم،تاريخ کهن،...
بعضی ها که اطلاعات کمی از کشورهای ديگه دارن فکر ميکنن ايران همون عراق هست و به عربی صحبت ميکنن.چون در انگليسی و ژاپنی از لحاظ نوشتاری اين دو کلمه شبيه هم هستن.
اونهای که تا حالا به ايران نرفتن ميترسن تنهايی برن ايران. چون شنيدن که ايران جنگ هست و ترور و...البته همه اينجوری نيستند و اونهايی که سفر زياد ميرن جرأت بيشتری دارن.ولی خيلی دوست دارن که برن ايران.چون علاقه زيادی دارن که در مورد هنر و فرهنگ و مخصوصاً تاريخ ايران بيشتر بدونن.
اونهايی که به ايران ميرن بطور کلی خوششون مياد.مردم مهمان نواز،غذای خوشمزه،طبيعت زيبا،کشور چند فرهنگه،ارزانی ،ميوهای خوشمزه و...اما چيز هايی که آزارشون ميده ؛رانندگی وحشتناک،بهداشت،بی نظمی و ...است.ولی در کل خوشحالند که به ايران سفر ميکنند.
در اوايل دهه هشتاد(حدود 25 سال پيش) حدود ده تا پونزده هزار کارگر ايرانی به ژاپن اومدن و اين افراد کسانی بودند که شايد سواد خواندن فارسی رو هم نداشتن.در ايران کار نداشتن و از بيکاری زدن بيرون از کشور.بيشتر اينها بعد از اومدن به ژاپن به الواتی و چاقوکشی و فروش مواد مخدر در خيابان های توکيوو چند شهر بزرگ معروف هستند.شايد اينها اوّلين گروه بزرگ ايرانيان مهاجر بودندکه به ژاپن اومدن و اسم ايران و ايرانی رو به گند کشيدن که پاک کردنش شايد وقت زيادی ببره.خيلی از ژاپنيها هنوز وقتی يه ايرانی رو می بينن ياد اينجور آدما ميافتن.البته از حدود پانزده سال پيش دولت ژاپن همه اينها رو جمع کرد و برگردوند ايران. فقط اونهايی موندن که قانونی هستن.
گروه ديگه ای از ايرانيها تجار ايرانی هستن که کارهايی نظير تجارت فرش،مواد غذايی و... ميکنن و معمولا ثروتمند هستن. يک گروه ديگه که تازه واردها هستن تعداد زيادی دانشجوی ايرانی که در دانشگاه های معروف ژاپن مشغول به تحصيل هستن و از وجهه خوبی برخوردارند .
ژاپنيها از هنر استقبال خيلی زيادی ميکنن. از هر نوع هنر.افراد زيادی هستند که بيشتر وقتشان را در گالری ها و موزه ها می گذراند.در مقايسه با ايرانی ها شايد چندين برابر هنر رو دوست دارن و ارزش قائل هستند.به عنوان کسی که در ايران هم کار هنری انجام داده ام متاسفانه بايد بگم که ما ايرانيها اسم هنر و هنرمند ها رو دوست داريم ولی کار هنری برامون زياد مهم نيست.دوست داريم فقط ببينيم کار هنری رو ،حتی اگه ازش هيچی نفهميديم زياد مهم نيست. لفظ هنرمند خيلی پسوند گنده اي هست . هنرمندها رو دوست داريم و بهشون احترام زیاد قایليم،اين یک جنبه مثبت قضيه است. ولی دليل اينکه چرا احترام ميذاريم رو خودمون هم نميدونيم.به همين خاطر هنر در ايران زنده نيست.ناقص الخلقه است.يه چيزی کم داره و اون هم "نحوه استفاده از هنر" است.ارزش هنر رو ميدونيم ،بهش احترام ميذاريم ولی" ارزش وجودی کار هنری" رو نميدونيم.حتی اگه بخريمش بعدها تو گوشه انباری پيداش ميکنيم...
ذر ژاپن يک دانشجو ميتونه هنگام تحصيل از کاراش نمايشگاه بزنه و کاراش رو بفروشه.يک ارتباط مستقيم هست بين هنرمند و جامعه .به همين خاطر در توکيو کمتر دانشجوی زير 25 سال پيدا ميشه که سفر خارج نرفته باشه. يک دانشجو ميتونه با کار پاره وقت در سه ماه هزينه سفر يک دور اروپا رو تامين کنه.اينجا فروش آثار کار بدی نيست بر خلاف ايران که اگه کار هنريت رو بفروشی فکر ميکنن بقال سر کوچه اي!آخه اين آدميزاد بايد يه چيزی بخوره تا نمیره یا نه!! ببخشيد که همش قر ميزنم. ولش کن...برگرديم سر اصل مطلب...
اينجا آدم در ميان انبوه هنرمندان گم ميشه ،به جريان می پيونده و ناپديد ميشه.هر کسی کار خودشو ميکنه، به کار ديگران کاری نداره. بر خلاف ايران به سختی ميشه اينجا به شهرت رسيد.مردم هم که اصولاً چشمشان به هنر ژاپنی عادت کرده،وقتی هنر کشور ديگه اي رو می بينن خيلی استقبال ميکنن.
به نظر من هنر ايران جنبه های مثبت خيلی زيادی داره که بايد هميشه بهش افتخار کنيم و سعی کنيم تا نقص ها رو برطرف کنيم.شيوه تفکر و زيربنای فکری هنرمند ايرانی بسيار محکم و ريشه دار و عميق هست. بايد در تلاش باشيم تا از تار تنيده دور خودمون بيرون بيايم و با جامعه ارتباط تنگاتنگ داشته باشيم. هر سال که زمان ميگذره هنر در ايران شکوفا تر ميشه . بنابر اين ميشه به آينده هنر ايران -که بر زير بنای تفکری عميق و اصيل استوار هست- اميدوار بود.
فراموش نکنيم که مطالبی که مينويسم تجربيات شخصی کسی که مدتی در این سرزمين کار هنری انجام ميده و شايدتجربيات هنرمندان ديگر ايران زمين در سرزمين آفتاب چيز ديگری باشد.
راستی....
شما در مورد ژاپن چه فکر ميکنيد؟
من در دبيرستان ها و مدارس توکيو به دانش آموزان ژاپنی در مورد فرهنگ،هنر،آداب و رسوم ايرانی ها تدريس ميکنم. دانش آموزان ژاپنی خيلی علاقه مند هستن که در مورد ايران بيشتر بدونن. ميخوان بيان ايران نون سنگک بخورن،با بچه های ايرانی فوتبال بازی کنن،و برن کوير رو ببينن .سؤالی که هميشه بچه های ژاپنی ازم ميکنن اينه که : ايرانيها در مورد ژاپن چه تصوری دارن؟
خوشحال ميشم نظرات شما رو هم بدونم.
مطالبم رو با اين مطلب به پايان ميبرم که :
بياييد مرز های سياسی جغرافيايی را برداريم. مرز ها برای من و تو نيست! مرز ها برای من و تو نيست!
برای کسانی است که بايد درون اين خط جغرافيايی را اداره کنند.
بزرگتر فکر کنيم. همه جای دنيا سرای من است.نه مذهبی هست نه مليتی هست نه فرهنگی! عمرمان را ،وقتمان را ،سرمايه زندگيمان را بهايی بسياربسيار بيش از اينهاست ! انسان فراتر از همه اينهاست.همه چيز را دوست داشته باشيم.انسان تنها يکی از "مواد" موجود در اين طبيعت عظيم است.
پيله اي که به دور خود تنيده ايم را بدريم،به دريای عظيم طبيعت بپيونديم و جزيی از "مواد" گم شده طبيعت شويم که "هستيم".
قبل از اينکه اين کوزگر از خاک ما کوزه ديگری بسازد،بياييد قدر خاک را بدانيم.قدر خود را بدانيم .چه اگر ندانيم، بخواهیم یا نخواهیم او با پس گردنی ومشت و لگد زنان از خاک ما کوزه ديگری خواهد ساخت که اين تقدير من و توست ...

۱۶ نظر:

سارا گفت...

iraniha fekr mikonan:
japoniha mardomi monazam moratamb ghanooni sanati koochooloo cheshm badoomi tanha porhosele koosha kharkar khasteginapazir bikalak (barkse iraniha) namoteghaleb.kardorost hastan.
va ye chizi ke vase iraniha khoob nis ine ke oona kam ertebat bargharar mikonan ba digaran dar soorati ke yek irani hamishe ba digarane harchand be oon digari kalak bezane o namardi kone!!iraniha zaheran hooshe ertebatishoon ziade( be ghole maroof tizan ye chizi roo zood migiran mesle masalan manie ye jok esteare o kenaye ro zood dark mikonan ) dar soorati ke ye japoni kheili momkene bahoosh bashe vali kam ertebate darnatije be nazar adamayi mian ke az tanhaee akharesh khodkoshi mikonan....sara:)

کوزه گفت...

سارا گفت:
ايرانيها فکر ميکنن:
ژاپنيها مردمی منظم، مرتب، قانونی، صنعتی، کوچولو، چشم بادومی، تنها، پر حوصله، کوشا ،خرکار، خستگی ناپذير، بی کلک (برعکس ايرانيها)، نا متقلب ،کاردرست هستن.
و يه چيزی که واسه ايرانيها خوب نيس اينه که اونا کم ارتباط برقرار ميکنن با ديگران در صورتی که يک ايرانی هميشه با ديگرانه هرچند به اون ديگری کلک بزنه و نامردی کنه!!ايرانيها ظاهراً هوش ارتباطيشون زياده( به قول معروف تيزن، يه چيزی رو زود ميگيرن مثل مثلاً معني يه جوک استعاره و کنايه رو زود درک ميکنن ) در صورتی که يه ژاپنی خيلی ممکنه باهوش باشه ولی کم ارتباطه. درنتيجه به نظر آدمايی ميان که از تنهايی آخرش خودکشی ميکنن....سارا

کوزه گفت...

خيلی ممنون از سارای عزيز که با حوصله تر از ژاپنيها کلی مطلب نوشته! پيروز باشی

ناشناس گفت...

سلام
من ژاپنی ها رو به راستگویی دقت و وجدان کاری میشناسم وفکر میکنم تو هنر روحییه شرقی خودشون رو تا حد زیادی حفظ کردن و نسل ما با انیمیشن های ژاپنی بزرگ شدیم و تاثیرات زیادی ازشون گرفتیم...

کوزه گفت...

خيلی ممنون از نآشناس عزيز
اميدوارم در مطالب بعدی در مورد انيميشن ژاپنی ها هم بنويسم.

ناشناس گفت...

مردم ایران فکر می کنن ژاپنیها کم هوش هستن و رمز موفقیتشون همون پشتکار و سختکوشی شونه. در ضمن اونارو منظم، متعهد، بی احساس، تنها و ملتی پیشرفته می دونن. در کل متاسفانه این طور به نظر می رسه که ایرانیا تمایل چندانی به برقراری رابطه با ژاپنیا ندارن، بیشتر دوست دارن از لوازم الکترونیکی ژاپنی استفاده کنن تا اینکه با اونا خوش و بش کنن! این یه واقعیت کثیفه !

ناشناس گفت...

انیمه(انیمیشن ژاپنی)و مانگا(کمیک استریپ ژاپنی) از پرطرفدارترین و پولسازترین صنعتها در ژاپن محسوب میشه. هر دو بسیار محبوبن و به سبکهای زیاد و مختلفی تقسیم میشن، مثلا انیمه پسرونه، دخترونه، ماجراجویانه، ترسناک و...
من خودم از طرفدارای پروپاقرص انیمه هستم. اصلا از روی عشق و علاقه به همین چیزا به نقاشی به سبک مانگا علاقه مند شدم و مثل این سبک طراحی می کنم.
یه سایت خوب و کامل برای دانلود رایگان انیمه:
www.ani_haven.net

ناشناس گفت...

ادامه:
چند نمونه از انیمه هایی که در تلویزیون ایران به نمایش دراومده: پینوکیو، سرنتی پیتی، فوتبالیستا، دیجیمون، نل دختر مزرعه، بی خانمان، زنان کوچک، هایدی و ...من چند ساله برنامه های کودکو دنبال نمی کنم اما فکر می کنم جدیدترینشون که پخش شده Digimon (مخفف دیجیتال مانسترز) باشه.

مانگا به ایران صادر نمیشه پس مردم باهاش آشنا نیستن(حتی اسمش هم تو اینترنت فیلتر شده !).اما سایتایی هستن که به صورت آنلاین یا قابل دانلود عرضه می کنن. مانگا مثله Naruto

اکثر انیمه ها از روی مانگاها ساخته شده و نیز اکثر بازیهای رایانه ای از روی انیمه ساخته می شوند.

در ضمن بازیهای رایانه ای تولید شرکت های ژاپنی هم کم از دو صنعت مذکور ندارنن و تو همین ایران طرفدارای زیادی دارن، مثله Resident evil و Devil may cry

ناشناس گفت...

من یه سایت تخصصی و کاملا ایرانی میشناسم که هر کی به مانگا و انیمه علاقه منده و خودشم یه دستی تو این کارا داره اونجا میتونه عضو بشه. طرحهای خودشو نمایش بدهه یا کارای بقیه اعضا رو ببینه:
www.animparadise.com

ناشناس گفت...

ادامه:
توی این سایت شما میتونید اطلاعات کامل و جامعی درباره اینکه مثلا انیمه و مانگا چیست، آموزشهای طراحی مانگا، دریافت انیمه های معروف مانند Bleach و Naruto، امکان ایجاد پروفایل شخصی و...وجود دارد.

ناشناس گفت...

ba arze salam va khaste nabashid
kheyli mamnoon az lotfetoon ke in hame matlabe mohem dar morede mashgoogeye man yani japan neveshteid.
man alefbaye hiragana va katakanaye japano baladam va alan mikham ke az neveshtar be goftar beram.
lotfan age mishe mano rahnemayi konid ke chetor mitoonam mokalemeroham yad begiram.
man ozve rasmie bijunkan budo taijutsuye japan hastam va mikham zabane japanoham yad begiram.
lotfan age mishe komakam konid.
kheyli mamnoon misham.
annugashimas;)

کوزه گفت...

ناشناس محترم:
ننوشتيد که الان در ايران هستيد يا ژاپن... اگه ايران هستيد ميتونيد بريد انقلاب و کتابفروشيها کتابهای متعددی در مورد زبان ژاپنی دارند که ميتوانيد با مطالعه آنها کمی ژاپنی ياد بگيريد.
يک راه ديگه هم يادگيری از طريق آنلاين در اينترنت هست. ميتونيد search کنيد و سايت دلخواه خودتون رو انتخاب و برنامه های سايت ها رو دنبال کنيد.
موفق باشيد

وحید گفت...

باسلام.خوب ژاپنی ها بعد جنگ با پشت کار و بادوری ازناامیدی کشورشونو ساختن و خودشونو از لحاظ اقتصادی و اجتماعی و خیلی چیزای دیگه تو دنیا مطرح کردن.البته اونا باید بدونن که تمدن ایران همیشو از دیر باز تو دنیا از هر لحاظ مطرح بوده ولی متاسفانه در چند صد سال اخیر با بی کفایتی بعضی شاهان به حاشیه و عدم رشد رفته.بازم خدا روشکر که الان باز ایران عزیر داره پیشرفت میکنه.ولی در کل از ژاپنی ها خوشم میاد .به برو بچ ژاپن بگو وحید سلام رسوند.راسی سلام به ژاپنی چی میشه؟

ناشناس گفت...

در واقع ژاپن بعداز آمریکا دومین کشور پیشرفته ی جهان هست اما این دلیل منطقی نمیشود که آنها باهوش تر از همه ی مردم جهان هستنداونوقت چرا آلمانی ها رو هیچ کس با هوش نمیدونه و یا ایرانی های المپیادی که اکثرا مقام اول و یا دوم جهان را کسب کرده انداونا اکثرا بخاطر عقده ای بودنشان می خوان از همه ی ممالک جلو بزنند البته اوناچیز های خوب دیگری هم دارند 1منطقی رفتار میکنند 2با هم متحدند3با ادب هستند در ضمن اونها در صنعت رباتیک پیشرفته اند ولی اونا در هر حال خیلی کشورشون رو تبلیغ میکنند

ناشناس گفت...

در واقع ژاپن بعداز آمریکا دومین کشور پیشرفته ی جهان هست اما این دلیل منطقی نمیشود که آنها باهوش تر از همه ی مردم جهان هستنداونوقت چرا آلمانی ها رو هیچ کس با هوش نمیدونه و یا ایرانی های المپیادی که اکثرا مقام اول و یا دوم جهان را کسب کرده انداونا اکثرا بخاطر عقده ای بودنشان می خوان از همه ی ممالک جلو بزنند البته اوناچیز های خوب دیگری هم دارند 1منطقی رفتار میکنند 2با هم متحدند3با ادب هستند در ضمن اونها در صنعت رباتیک پیشرفته اند ولی اونا در هر حال خیلی کشورشون رو تبلیغ میکنند

سانی گفت...

خب من نمی تونم خیلی ساده نظرم رو بگم چون خیلی مطالعه کردم و همین الآن دارم زبون ژاپنی رو یاد می گیرم.
خیلی چیزها من رو عاشق مردم ژاپن و فرهنگشون کرده، تا حدودی هم از بچگی مثل خودشون بزرگ شدم و دوست داشتم تو همچین اجتماعی زندگی کنم.
بر خلاف خیلی ایرانی ها که دوست دارن اروپایی و امریکایی زندگی کنن، من دوست دارم بین مردمی که برای بقیه احترام قائل هستند زندگی کنم.
شاید جالب باشه بدونید گاهی اوقات به اندازه خودشون ناراحت و خجالت زده میشم اگر کاری رو خلاف رسمش انجام بدم؛ مثلاً اولین بار از یه ژاپنی خداحافظی می کردم گفتم خداحافظ و از اتاق اومدم بیرون، اما اون تازه داشت تعظیم می کردم و میگفت سایوونارا و من 10 دقیقه بعد متوجه شدم که چه بی توجهی کردم